چکه چکه قطره قطره، چکه چکه مثلاً قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود ادامه... قطره قطره، چکه چکه مثلاً قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود تصویر چکه چکه فرهنگ فارسی عمید
چکه چکه(چِکْ کَ چِکْ کَ) قطره قطره. چیکه چیکه. (در بسیاری لهجه ها). قطره های آب یا هر مایع دیگر که پی در پی چکد. رجوع به چکه شود ادامه... قطره قطره. چیکه چیکه. (در بسیاری لهجه ها). قطره های آب یا هر مایع دیگر که پی در پی چکد. رجوع به چکه شود لغت نامه دهخدا